ایمیل:    hi@saesfahan.ir      |      آدرس جلسات بانوان:    0799 683 0913      |      آدرس جلسات آقایان:    3313 511 0913

انجمن معتادان جنسی گمنام

داستان اعضاء

« هرم وارونۀ خدمت »

هرم وارونۀ خدمت

من جورج هستم، یک معتاد جنسی. من از 22 خرداد 1380 از نظر جنسی هوشیار بودم. قبل از اینکه SA را پیدا کنم، تمام ساعات کاری خودم را با دوست دخترهای اینترنتی خودم در اتاق­های گفتگو در چندین منطقه زمانی سپری می کردم. شهوت داشت کاملاً من را مصرف می­کرد. من با یکی از مشتریانم رابطه جنسی مخفیانه داشتم و فقط بیشتر می خواستم.

یکی از خسارت­های بیماری من اخلاق کاری من بود. که با همه چیزهای دیگر نابود شده بود. زمانی که شروع به بهبودی کردم، به سرعت متوجه شدم که ساعات کاری من برای کار کردن است و زمان زیادی طول کشید تا آنچه را که از دست داده بودم مجدداً به دست بیاورم. اما امروز می توانم از SA برای نجات جانم و نجات شغلم تشکر کنم. قصد من از آن زمان این بوده است که بخشی از آنچه را که دریافت کرده­ام به انجمن برگردانم.

بنابراین، از تیر ماه 1390 توانستم به عنوان یکی از هیئت امنای SA خدمت کنم و در تیرماه گذشته به عنوان رئیس هیئت امناء انتخاب شدم، و از این بابت احساس افتخار می­کنم. به خاطر این فرصت برای خدمت به انجمن سپاسگزارم. این همچنین من را – از نظر ساختار خدمتی SA که در واقع یک هرم معکوس است – در پایین­ترین نقطۀ هرم قرار می دهد.

یک بار در یکی از اهرام جیزه در مصر بودم. گروهی از ما از یک تونل باریک V شکل بالا رفتیم و از نیمه دیگر به مرکز مقبره که اتاق دفن است، برگشتیم. همانطور که در محلی که فرعون بود دراز کشیدم، شروع به زمزمه کردن آهنگ­های مختلف کردم تا اینکه به نُتِ طنین­دار اتاق رسیدم (آخه من یک نوازنده و تو کار موسیقی هستم!). در چشم ذهنم، در حالی که همه چیز در اتاق در حال ارتعاش بود، می‌توانستم وزن آن کوه سنگ‌های تراشیده شده را روی سرم حس کنم. وهم انگیز بود.

من دوست دارم مفاهیم را تصویرسازی کنم، و وقتی به هرم وارونۀ خدمات SA فکر می­کنم، می­توانم سطوح مختلف آن را پر از افراد ببینم، از گروه ها در بالا، هیئت نمایندگان بین­گروهی  درست زیر آنها، ناحیه­ها زیر آنها، بعد از آن مجمع عمومی نمایندگان، و هیئت امناء در پایین. سپس فرار و جفتک زدنم در مصر را به یاد آوردم و متوجه شدم که حالا یک بار دیگر در پایین کوه بودم. برای یک لحظه، می‌توانستم سنگینی انجمن SA را روی خودم احساس کنم. سپس به یاد آوردم که من هنوز بر همه چیز در زندگی­ام کاملاً بی­قدرت هستم و نیاز دارم که خدا کاری را برای من انجام دهد که من نمی توانم برای خودم انجام دهم. بنابراین، از خدا خواستم که در جایگاه من قدم بگذارد و به من کمک کند تا تحت فشار عظیم انجمن SA خدمت کنم.

در نقش خودم به عنوان رئیس، من معتقدم که مسئولیت من این است که در کنار او (خدا) بایستم و تا آنجا که می­توانم برای همنوعانم مفید باشم. خیلی شبیه زمانی است که پسرم نوپا بود. اگر من داشتم یک جعبه بزرگ و سنگین را حمل می کردم، می­دوید و گوشه پایینی آن را می­گرفت و می­گفت: «بابا، من بهت کمک می کنم!» البته که او واقعاً هیچ کمکی نکرد، اما من قصد نداشتم جلویش را بگیرم! و اکنون من مانند آن کودک نوپایی هستم که در کنار خدا ایستاده است که تمام کارهای سنگین را انجام می دهد.

من به عنوان یک خدمتگزار مورد اعتماد در پایین ترین سطح خدمات، نیاز دارم که این تمایل را داشته باشم که خدمتگزار همه باشم. از نقطه نظر من، فقط باید به بالا نگاه کنم تا تک تک اعضای SA را بالای سرم ببینم. من باید برنامه­ام را به گونه­ای اجرا کنم که بتوانم حداکثر سود را برای همنوعانم در انجمن داشته باشم. من فقط یک عضو انجمن هستم درست مثل بقیه اعضا، نه چیزی بیشتر و نه کمتر – هیچ چیز خاصی در مورد من وجود ندارد. به هر حال این اتفاق افتاده که من در این زمان اینجا هستم تا به بهترین شکل ممکن به این انجمن خدمت کنم، و از این فرصتی که برای انجام این کار به دست آمده بسیار سپاسگزارم.

اگر به هر دلیلی نیاز به تماس با من دارید، می­شود از طریق سایکو (دفتر خدمات جهانی انجمن معتادان جنسی گمنام) با من تماس گرفت. در نهایت، من در خدمت شما هستم!

آمریکا
جورج اف. (عاشق انجمن)

آمریکا، سن دیگو

جلسات

دیگر داستان های اعضاء