ایمیل:    hi@saesfahan.ir      |      آدرس جلسات بانوان:    0799 683 0913      |      آدرس جلسات آقایان:    3313 511 0913

انجمن معتادان جنسی گمنام

داستان اعضاء

« برنامه ریزی روزانه برای حفظ هوشیاری جنسی »

برنامه ریزی روزانه برای حفظ هوشیاری جنسی

این عضو انجمن ما از فیلیپین، تجربه کرده است که اگر ابزارها را کار کنیم واقعاً برایمان کار می­کنند – حتی در موقعیت‌هایی جدید.

شغل من مراقبت از یک ملک بزرگ با یک باغستان، یک باغچه و یک خانه است. چند هفته پیش خودم را در موقعیتی دیدم که قبلاً هیچ وقت در آن قرار نگرفته بودم. افرادی که با آنها زندگی و کار می کنم به مدت دو ماه به تعطیلات تابستانی خودشان رفتند. من تنها ماندم و به سختی کسی را شخصاً ملاقات می کردم. دسترسی کامل به اینترنت داشتم. می‌توانستم هرچه که می‌خواهم تماشا کنم و هیچ‌کس هم خبردار نمیشد. برای یک معتاد جنسی مثل من که در طول حضورش در SA بارها لغزش کرده است، این یک موقعیت عالی بود که خودش را به طور کامل در اعتیادش غرق کند.

بعد از اینکه در مورد وضعیتم در یک جلسه آنلاین SA در زوم (جلسات آنلاین در ایران در نرم افزار فری کنفرانس برگزار می شود) مشارکت کردم، یکی از دوستانم از من خواست که رو کاغذ بنویسم چه چیزهایی واقعاً به من برای پاک ماندن کمک می کند. بنابراین، من این ابزارها را در شش نقطه جمع آوری کردم:

1. یک برنامه زمانبندی معقول برای روز تنظیم کنید و تا حد امکان به آن پایبند باشید. چه ساعتی بیدار شوید، چه زمانی صبحانه، ناهار و شام بخورید، زمان کار، استراحت، دعا کردن، انجام برنامه های SA و شرکت در جلسات SA.

2. شب ها برنامه ریزی کنید که می خواهم روز بعد در محل کارم چه کارهایی را انجام بدهم و اوقات فراغتم را چگونه بگذرانم. تنبلی و جاهای خالی در برنامه زمانبندی من، دشمن هوشیاری و سلاح شهوت هستند.

3. برای موارد غیر منتظره گوش به زنگ باشید. مثلاً من یک قبض برق دریافت کردم که باید درست یک روز بعد از دریافت آن پرداختش می کردم. اینجا جایی که من زندگی می کنم این اتفاق به معنای رانندگی تا مرکز شهر و پیدا کردن یک دفتر مناسب است که به معنی از دست دادن دو ساعت زمان بود. وقتی برنامه ها تغییر می کند، من نیاز داشتم که نگرانی هایم را تسلیم کنم. باید به یاد داشته باشم که یک برنامه ریزی در خدمت من است، نه من در خدمت برنامه ریزی.

4. برای اوقات فراغت برنامه ریزی کنید. من لپ تاپ، تلفن همراه و سایر وسایل متصل به اینترنت را به عنوان منبع سرگرمی رها کردم، و فقط برای کار و انجام برنامه SA از آنها استفاده کردم. بعد از چند روز هم به این کار عادت کردم. پوشاندن لپ تاپم با رومیزی هم به من کمک زیادی کرد (وقتی چیزی را نمیبینم کمتر دلم برایش تنگ می شود).

5. دعا. اوه، این سخت ترین کار بود که توی برنامه هایم بهش پایبند باشم. همه ش بهانه هایی داشتم مثل این که کارهای مهم تری برای انجام دادن دارم یا اینکه خسته ام یا گرسنه هستم. اما همیشه بعد از 10 تا 15 دقیقه مراقبۀ خاموش یا مطالعۀ معنوی از سنت ایمانی خودم، خدا را شکر می کردم که این کار را انجام دادم. میوه های آن، صلح و آرامش بود.

6. ارتباط واقعی با اعضای SA در جلسات آنلاین (در برنامه زوم یا فری کنفرانس). در جلسات حضوری دیده شدن توسط دیگران به من کمک می کند تا روی جلسه تمرکز کنم و فعالانه در جلسه حضور داشته باشم. من تمام تلاشم را می‌کنم تا از اینکه جلسه فری کنفرانس SA را مانند یک رادیو که روی میز قرار دارد و صدایی را از یک ایستگاه رادیویی پخش می کند و من هم دارم یک کار دیگر برای خودم انجام می دهم، پرهیز کنم. جلسات SA فقط برای گوش دادن یا صحبت کردن نیستند، بلکه در مورد احساسات و عواطفم نیز هستند.

من در دورۀ بهبودی ام، هر روز تقریباً با 15 نفر از اعضای انجمن تماس می‌گیرم. صبح هنگام صرف صبحانه، یک پیام متنی برای یکی از دوستان بهبودی ام می نویسم، و در آن احساسم، آنچه در زندگی ام می گذرد و چیزهای دیگر را تسلیم می کنم، و کپی این پیام را برای دوستان بیشتری هم ارسال می کنم. در لیست مخاطبینم حدود 100 شماره تلفن از اعضای انجمن را دارم و هر هفته یک بار یا حداقل هر دو هفته یکبار با هر کدامشان یک تماس میگیرم. یک ضرب المثل چینی می گوید: اگر از مسیر منتهی به خانه دوست خودت استفاده نکنی، از علف ها پوشیده می شود و ناپدید می گردد.

جلسه فری کنفرانس SA مانند یک رادیو نیست که صدایی را از یک ایستگاه رادیویی پخش کند و من هم مشغول کار دیگری باشم. جلسات SA فقط برای گوش دادن یا صحبت کردن نیستند، بلکه در مورد احساسات و عواطفم نیز هستند.

من دوباره در طول آن دو ماه تجربه کردم که ابزارهای ما واقعاً کار می کنند، اما فقط یک شرط وجود دارد؛ صداقت. برای هوشیار ماندن و بهبودی، من باید با خودم و راهنمایم کاملاً صادق باشم. نیروی برتر من از طریق سایر دوستان بهبودی خودش را به من نشان می دهد، بنابراین اگر من با راهنمای خودم صادق باشم، با خدای خودم هم صادق هستم. بدون صداقت، امکان دارد من از تمام ابزارهای ذکر شده در بالا استفاده کنم اما باز هم لغزش کنم. رازهایی که در ذهنم نگه می دارم لازم نیست حتماً چیزهای جدی باشند، ممکن است یک فکر ساده، خاطره، وسوسه یا محرکی باشد که اخیرا تجربه کرده ام و آن را مانند گنجی شرم آور در اعماق درونم پنهان کرده ام. آن راز مثل کپک رشد می کند و تمایل من به هوشیاری را از می خورد. بی صداقتی نقص شخصیتی است که بیشتر از هر چیزی باعث قطع ارتباط های من می شود.

فیلیپین
جک ب.

فیلیپین

جلسات

دیگر داستان های اعضاء