موضوع: روش هایی خلاقانه برای مقابله با وسوسه جنسی، تجربه چند تن از اعضای قدیمی (هاروی ای. و…)
پنج تا از اعضای خیلی قدیمی SA روشهایی را به اشتراک گذاشته اند که خودشان با استفاده از بدن خود برای غلبه بر وسوسه های شهوت استفاده کرده اند:
- من احساس شرم را با تکان های دستم از پیشانی و شانه هایم پاک می کنم.
- من چشمانم را از چپ به راست و بالا و پایین می چرخانم تا فکرم را مختل کنم.
- زانو زدن در برابر خداوند در هر مکانی به این تصور که انگار باید یکی از بند کفشهایم را ببندم.
- من صندلیم را کمی عوض می کنم تا کسی که شهوتم می خواهد تماشا کند، دیگر در میدان دید من نباشد.
- نشستن در یک سمت میز با شخصی که هوس من به او تمایل دارد – به جای اینکه در مقابل آن شخص بنشینم.
- در یک رستوران، بار یا هر مکان عمومی دیگر، من پشت به انبوه مردم می نشینم.
- من چشمانم را می بندم یا سرم را می چرخانم تا شهوت از بین برود.
- من سرم را می چرخانم تا آن وسوسه یا هر چیزی که شهوت را تحریک می کند بگذرد و برود.
- من صندوق پرداختی را در فروشگاه انتخاب می کنم که صندوقدارش جذاب نباشد.
- بستن یک کش لاستیکی روی مچ دستم و کوبیدن آن هر زمان که شهوت را تجربه می کنم: به این ترتیب راه فکرم را برای ورود شهوت خنثی می کنم.
- همین که سرم را برگردانم، و چشمانم را برگردانم.
- وقتی صدایی می آمد که من را تحریک می کرد، گوش هایم را با دست هایم مسدود کردم، بالش گذاشتم روی گوشم، رادیو را روشن کردم، و هدفون گذاشتم.
- هوای تازه، باز کردن پنجره، راه رفتن بیرون، گرفتن دوش آب سرد.
- من همیشه یک کاغذ یا مقوا کنار کامپیوترم دارم تا سریع هر تصویر بدی که خود به خود باز شد را بپوشانم.
- گاهی من اگر در یک مکان شلوغ هستم، چشمانم را کمی تار می کنم.
- اگر در یک فرودگاه، ایستگاه راه آهن شلوغ و غیره باشم، به جایی می روم که کمترین جمعیت وجود دارد.
- گاهی اوقات فقط ساکن بودن و دعای آرام به من کمک می کند.
- “سلام نظامی به SA” – یعنی یک دستم را تا کنار چشمانم بالا می آورم تا دید من کاهش پیدا کند.
- هنگام راه رفتن یا وارد شدن به سرویس بهداشتی، عینکم را برمی دارم.
- مقداری پول خرد در جیبم دارم و یکی از سکه ها را دور می اندازم تا از شر نگاه کردن خلاص شوم.
- به پای خودم لگد میزنم و میگم “نه”.
- وقتی یک فکر تکراری میاد، شیشه ماشینم را می کشم پایین و میگم “برو بیرون!”
- شمعی را به عنوان دعا برای کسی که در فکرم به دنبال شهوت با او بوده ام روشن می کنم، سپس وقتی فکر از بین رفت آن را فوت می کنم.
- اگر تنها باشم و به شخصی مثل یک شیء جنسی فکر کنم، برای آن شخص با صدای بلند «تولدت مبارک» را می خوانم تا به خودم یادآوری کنم که آن شخص یک شخص واقعی است، نه یک دارایی من.
- من در یک مکان عمومی زانو می زنم و دعای قدم سوم را با صدای بلند می خوانم.
- انجام دادن یک کاری که نمی خواهم انجامش بدهم، مانند تمیز کردن توالت.
- من کلاه روی سرم گذاشتم و نقابش را تا روی پیشانی ام پایین کشیدم تا مانع دیدم شود.
- امروزه زوم وسیله ای فوق العاده برای شرکت در جلسات آنلاین است، اما من همیشه یک سری استیک-نوت (کاغذ یادداشت های کوچک چسب دار) دارم که اگر تصویر چهره کسی برایم وسوسه انگیز بود بچسبونم روی تصویرش.
- من مسیری را انتخاب می کنم که کمترین احتمال وجود حساست هایم را دارد.
