وقتی این مطلب نوشته شد، SA فقط یک سال داشت، اما حتی در آن زمان هم وسوسههایی برای انطباق با آداب و رسوم فرهنگی جدید که به سرعت در حال تغییر بودند، وجود داشت. شاید این مطلب امروز که فشار فزایندهای برای اولویت دادن به شخصیت بر اصول مندرج در سنتهای ما وجود دارد، حتی بیشتر مرتبط باشد.
روی کی. – بنیانگذار انجمن SA
نوشته شده در 19 اسفند 1360
امروزه جهان در دریایی از آداب و رسوم به سرعت در حال تغییر غوطهور است. تغییر با سرعتی بیسابقه در حال شتاب گرفتن است. سرعت تعییرات در هشتاد سال گذشته از سرعت هشت هزار سال گذشته بیشتر بوده است و سی سال گذشته احتمالاً از همه آنها سرعت بیشتری داشته. هر جنبهای از زندگی ما و تفکر جنسی ما تحت تأثیر قرار گرفته است. هزاران صدا برای جلب توجه فریاد میزنند و از انواع «آزادیها» سخن میگویند. مگر همین چند سال پیش نبود که «همخانه شدن» – آنچه دادگاهها «زندگی مشترک» مینامیدند – غیرطبیعی تلقی میشد؟ امروزه آن را «رابطه معنادار» یا داشتن «یک شریک مهم زندگی» مینامند.
با دقت به هر یک از روندهای جنسی در چند دهه اخیر نگاه کنید؛ چیزی بیش از صرفاً تغییر نگرشها یا حتی انقلاب در اینجا وجود دارد. شاهد فروپاشی کل بافتی هستیم که زوجها و خانوادهها را در کنار هم نگه میدارد.
نیروهایی مانند قرص ضدبارداری، بمب، انقلاب تکنولوژیکی، جنگ جهانی، انفجار جمعیت و به ویژه رسانهها، همگی با سرعتی بیسابقه در تاریخ بشر، در حال تسهیل تغییرات در نگرشها و باورهای مردان و زنان نسبت به تفکر و ابراز جنسی هستند. و ما در دام این جریان بیثبات گرفتار آمدهایم.
یکی از مورخان آن را «بیابان جنسی» نامیده است، اما این عمیقتر از صرفاً گم شدن در یک سرزمین وحشی است. به نظر میرسد این یک مشکل معنوی است. در اینجا شورشی وجود دارد – علیه امور موثق، علیه خدا. در اینجا حرکتی به سوی نابودی وجود دارد؛ قربانی شدن جنسی گسترش یافته و به هر جنبهای از زندگی آسیب رسانده است. در اینجا ارتباطی با یک تاریکی روحانی بزرگتر وجود دارد.
ما معتادان جنسی، قربانیان نگرشها و اعمال خودمان، با این وجود فرزندان زمانه خود هستیم. ما نه تنها این نیروها را به زندگی خود راه دادیم، بلکه به آنها کمک کردیم تا به طور آزادانه در جهان حکومت کنند. در نتیجه، نه تنها خود را سرگردان، بلکه در حال غرق شدن در این دریای نسبیتگرایی یافتیم، بدون هیچ لنگری که بتواند زندگی شکننده ما را در برابر طوفان تغییر بیرونی و طوفان درونی مهار کند. ما برده تاریکی بودیم و نمیتوانستیم خود را نجات دهیم.
بیشتر صداهایی که امروزه از طریق آواز دلربای باد در اطرافمان میشنویم، راه آسانتر و نرمتری را ارائه میدهند. آنها به جای والاتر بودن به فرودستی، به جای بهترین بودن به ضعفها و به جای پایدار بودن به ناپایداریهای متوسل میشوند. آنها به عنوان فرشتگان نور که «آزادی» جدید و باشکوهی را ارائه میدهند، شهوت ما را ارضا میکنند. داشتن و افراط کردن. گریه سر داده اند که «انجامش بده!»، به جای اینکه «من میتوانم بدون آن سر کنم». «همین حالا داشته باش!» به جای «ارادهی تو، انجام شود». ندای آنها بر اساس یک فریب است – تقدم فیزیکی و عاطفی به جای روحانی. و خدا آنجا نیست.
بهترین در میان این صداها به «خوب» بسنده میکند. اما همانطور که بیل و. از AA میگفت، خوب اغلب دشمن بهترین است. و اگر SA چیز منحصر به فردی برای ارائه داشته باشد، آن بهترین است – هوشیاری جنسی. هوشیاریای که ما به آن رسیدهایم. در برابر جهانیان، ما چیزی برای گفتن نداریم جز اینکه به حقیقت تجربه خودمان شهادت دهیم.
اما برای معتادان جنسیِ رنجکشیده و طوفانزده (و فقط برای معتادان جنسی)، که خواهان بقا و رهایی از اسارت «آزادی» خود هستند، این برنامه جزیرهای در طوفان، لنگرگاهی برای روح، و ارتباطی با امر تغییرناپذیر، واقعی و حقیقی ارائه میدهد.
روی کی.