اعضای انجمن من را دوست داشتند تا زمانی که توانستم خودم را دوست داشته باشم

اعضای انجمن من را دوست داشتند تا زمانی که توانستم خودم را دوست داشته باشم

اعضای گروه با او به شیوه ای رفتار کردند که او را با عشق در بر گرفتند.

 

من به عنوان یک عضو خانم در انجمن معتادان جنسی گمنام و به عنوان کسی که بخش هیولای پنهان را در کتاب “بهبودی ادامه دارد…” می خواند و شبیه به خودش می بیند، باید بگویم این یک معجزه است که امروز می‌توانم چیزهایی را در “تمرین روابط و تعاملات سالم در SA” مشارکت کنم. فکر می کنم کلمه کلیدی برای من “تمرین” است، چون می دانم که من هرگز کامل نخواهم شد و این یک فرآیند است نه رسیدن به یک نقطۀ کمال.

 

من به عنوان یک معتاد جنسی وارد انجمن شدم، پر از شهوت و آشفتگی بودم، و خودخواهی من سر به آشوب گذاشته بود. در جلسات می نشستم و گوش می دادم اما گیج و سردرگم بودم. من همچنین این بار اضافی را هم داشتم که تنها عضو زن در جلسه خودمان بودم، اگرچه در آن زمان آنقدر ذهنم درگیر بود که واقعاً نسبت به چنین موضوعی آگاهی نداشتم.

 

بسیار شکرگزارم به خاطر اینکه در جلسات با احترام، عشق و پذیرش و مدارای دیگران مواجه شدم. اعضای انجمن من را دوست داشتند تا زمانی که من توانستم خودم را دوست داشته باشم. می توانم تعاملم با اعضای مذکر انجمن را اینگونه توصیف کنم: “در بر گرفته شده با عشق”. با من همانطور رفتار شد که با هر تازه وارد دیگری رفتار می شود، فقط تفاوت های کوچک و در عین حال معنی داری در این رفتارها وجود داشت:

 

  • فقط اعضای قدیمی شمارۀ من را داشتند و تماس های من را پاسخ می دادند.
  • هیچ کس با من به صورت شخصی تماس نداشت.
  • من در رویدادهای اجتماعی انجمن و صحبت های بعد از جلسه شرکت داشتم.
  • به انجام خدمت تشویق شدم.
  • وقتی برخی از اعضای آقا برای حضور یک زن در جلسه مشکل داشتند، هم من و هم آنها به صورت فردی و همچنین از طریق وجدان گروه حمایت می شدیم.
  • در گروه ما هیچ وقت عبارت آقایان یا خانم ها در SA وجود ندارد بلکه فقط کلمۀ “اعضاء انجمن” شنیده می شود و اغلب این را تمرین می کنیم.

 

امروز وقتی یک تازه وارد به جلسه ما می آید – زن یا مرد، من به آنها سلام می کنم و برایشان آرزوی سلامتی و بهبودی می کنم. اگر سوالی داشته باشند، می توانم به آنها پاسخ دهم، اما اگر یک عضو تازه وارد آقا، نیاز داشته باشد بیشتر صحبت کند یا با اعضاء شماره تماس رد و بدل کند، او را به آرامی به سمت اعضای مرد هدایت می کنم.

 

« برای من امروز فقط اعضای انجمن معتادان جنسی گمنام (SA) وجود دارد. من اینجا هم با مردان و هم با زنان همذات پنداری می کنم و با تمام افرادی که در اتاق جلسه مان ملاقات می کنم، تسلیم کردن نواقصم را تمرین می کنم. »

 

من چند حد و مرز دارم که آنها را به صورت شخصی رعایت می کنم، یکی از آنها این است که در انجمن با آقایان هیچ تماس تلفنی یا دوستی خارج از حیطۀ خدمت و جلسات ندارم. به این ترتیب من می توانم از آشنایی با برادرانم به شیوه ای امن و بدون شیء انگاری آنها، لذت ببرم.

 

مرز دیگرم این است که به محدودیت‌های خودم احترام بگذارم و اگر احساس ناراحتی کردم یا به هر طریقی تحریک شدم، مکث می‌کنم و به راهنما یا نیروی برترم روی می‌آورم و سپس از جایگاه تسلیم و امنیت پاسخ می‌دهم.

 

اگر جایی بخواهم عقب نشینی کنم یا چیزی را در موقعیتی تغییر بدهم، اول درون خودم را می بینم، و به خودم می آیم و می بینم که دیگران باعث ناراحتی من نمی شوند، بلکه ناراحتی از درون من می آید و من نیاز دارم که گوش کنم و مراقب آنچه که درون من می گذرد باشم. شهوت در درون من است نه در دیگران.

 

برخورد من با خانم ها متفاوت است و حضور هر خواهر در این برنامه باعث خوشحالی من است. بهبود بخشیدن به روابطم با زنان عالی است. من که در خانواده ام گرفتار روابط ناسالم و درهم تنیده با زنان مراقبت کنندۀ اولیه ام بوده ام، در هنگام تعامل با خواهرانم در برنامه، با زخم ها و آسیب های روحی قدیمی زیادی روبرو می شوم.

 

من خوشبختم که یک راهنما، تعدادی رهجو و دوستان زن فوق العاده ای در برنامه دارم که به من کمک می کنند تا در این مسیر بهبودی پارو بزنم و شفا پیدا کنم. من ابزارهای برنامه و قدرت خداوند را وارد تعاملاتم می کنم. انجام خدمت و معاشرت با اعضای زن برای بهبودی من ضروری است و من به خاطر همه آنها سپاسگزارم.

 

برای من امروز فقط اعضای انجمن معتادان جنسی گمنام (SA) وجود دارد. من اینجا هم با مردان و هم با زنان همذات پنداری می کنم و با تمام افرادی که در اتاق جلسه مان ملاقات می کنم، تسلیم کردن نواقصم را تمرین می کنم. من خیلی خوشحال تر خواهم بود اگر با همۀ شما آشنا شوم.

 

دنیس او. – دوبلین، ایرلند

 

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.